به گزارش
خبرنگار اقتصادی بهارنیوز، اقتصاد درهمریخته، خزانه خالی، پدیده
یارانههای نقدی، فسادهای مالی هنگفت، تحریمهای گسترده جهانی علیه اقتصاد
ایران و... همه دستاوردهای دولتهای نهم و دهم احمدینژاد و یارانش برای
دولت یازدهم به شمار میرود که همه کارشناسان و آگاهان امور اقتصادی به
خوبی به آنها واقف بوده و به صراحت اذعان دارند روحانی و تیم اقتصادیاش
عملا وارث یک اقتصاد درهم ریخته و ورشکسته با انبوهی از بدهیها و مطالبات
مالی، اجتماعی شده که برونرفت از آن کار یک سال و چند سال نیست و عمر
8ساله هر دو دولت روحانی (در صورت انتخاب در دوره دوم ریاستجمهوری) را به
خود اختصاص خواهد داد.
قرار نبود احساسات مردم را به بازی بگیرید
فضای منفی سنگین افکار عمومی علیه روحانی
بحث روز کوچه و خیابان: روحانی هم فریبمان داد!
رئیسجمهور شاید نتوانسته در این 2ساله، کاری در جهت
گشایش امور سیاسی و اجرایی و وعدههایی که داده بود از جمله رفع حصر و...
بکند و به دلیل بهروزمرگی افتادن عملا اجرای آنها نیز شامل مرور زمان شده و
به نوعی غیرقابل اجرا شدهاند، اما...
گروه اقتصادی: حذف سهمیه بنزین 700
تومانی و افزایش 15درصد برخی حامیهای سوخت و انرژی توسط دولت، و به موازات
آن ضعف مفرط اطلاعرسانی دولت و شخص رییسجمهور، فضای منفی بسیار سنگینی
در جامعه علیه دولت روحانی به راه انداخته است.
به گزارش
خبرنگار اقتصادی بهارنیوز، اقتصاد درهمریخته، خزانه خالی، پدیده
یارانههای نقدی، فسادهای مالی هنگفت، تحریمهای گسترده جهانی علیه اقتصاد
ایران و... همه دستاوردهای دولتهای نهم و دهم احمدینژاد و یارانش برای
دولت یازدهم به شمار میرود که همه کارشناسان و آگاهان امور اقتصادی به
خوبی به آنها واقف بوده و به صراحت اذعان دارند روحانی و تیم اقتصادیاش
عملا وارث یک اقتصاد درهم ریخته و ورشکسته با انبوهی از بدهیها و مطالبات
مالی، اجتماعی شده که برونرفت از آن کار یک سال و چند سال نیست و عمر
8ساله هر دو دولت روحانی (در صورت انتخاب در دوره دوم ریاستجمهوری) را به
خود اختصاص خواهد داد.
در همین راستا و در مسیر برونرفت از این
اوضاع قمر در عقرب دوران احمدینژاد و رفقایش! روحانی کار سخت و
طاقتفرسایی را آغاز کرده و ناچار است در جهت ترمیم آن ویرانیها و
درهمریختگیهای 8ساله، دست به تصمیمگیریهایی بزند که یقینا تبعات منفی
سنگینی در افکار عمومی برای میزان محبوبیت و مقبولیت دولتش برجا خواهد
گذاشت.
یکی از این ملزومات بحث افزایش قیمت حاملهای سوخت و انرژی
است که در دولت روحانی برای دومین بار جامه عمل پوشیده است. امسال گرچه
قیمت بنزین تغییر نکرده اما حذف 60 لیتر بنزین سهمیهای خودروهای شخصی و
300 لیتر تاکسیها (با نرخ 700 تومان) به خودی خود کافی بود تا موجی از
انتقادها را در سطح افکار عمومی جامعه علیه این تصمیم به همراه داشته باشد
به گونهای که این روزها بسیاری از شهروندان حقوقبگیر، کارگران و در مجموع
طبقات آسیبپذیر جامعه به شدت از افزایش قیمتهای اخیر ناراحت و نگران
بوده و خصوصا به دلیل وقوع خطا در حذف برخی یارانهبگیران، صدای بسیاری از
اقشار آسیبپذیر را درآورده است.
متاسفانه سیستم ضعیف تبلیغاتی و
اطلاعرسانی دولت یازدهم که از روز اول یکی از نقایص عمده روحانی و دولتش
بوده و بارها توسط رسانههای حامی او نیز به شخص رئیسجمهور گوشزد شده مزید
بر علت شده تا فضای سنگینی علیه دولت در عرصه عمومی ایجاد شود به گونهای
که برخی اقشار جامعه این روزها عملکرد دوساله دولت روحانی را در بحث تورم و
افزایش قیمتها با عملکرد دولتهای احمدینژاد مقایسه کرده و عقیده دارند
روحانی برخلاف شعارهایش، آنها را برای گرفتن رای، فریب داده است!
عملکرد
ضعیف بخش رسانهای و تبلیغات و اطلاعرسانی دولت یازدهم تا بدانجاست که در
مورد اخیر (عدم واریز سهمیه بنزین سهمیهای و...) بسیاری از اهالی رسانه
نیز بر این عقیده متفقالقول بودند که وقتی دولت نتواند یک استراتژی شفاف
اطلاعرسانی را در امور مهم که با کل جامعه نیز مرتبط است، داشته باشد عملا
به معنی فشل بودن بخش اطلاعرسانی دولت روحانی است.
در همین
ماجرای اخیر اقتصادی، دولت آنقدر ضعیف اقدام کرد که عملا بسیاری از
شهروندان در روز اول خرداد که در پمپ بنزینها حاضر شده بودند ولی اثری از
سهمیه 60 لیتری خود ندیدند، (به دلیل عدم اطلاعرسانی قبلی) به نوعی خود را
بازی خورده قلمداد کرده و به شدت از این روش غلط دولت دلگیر شدند.
بر
شخص روحانی نیز این انتقاد وارد است که چرا نباید در چنین مواقعی از
تریبون رسمی کشور (صداوسیما) با مردم سخن بگوید؟! آیا نباید در چنین مقاطعی
که افکار عمومی به شدت نیازمند آگاهی یافتن از تصمیمات بالاترین مراجع
اجرایی کشور در امور کلان، هستند به تلویزیون آمده درباره علل و این
تصمیمات با مردم به صورت رودررو سخن بگوید؟!
روحانی باید قبل از
اتخاذ و اجرای این تصمیم مخفیانه! توسط تیم اقتصادی دولتش، مسایل را به طور
صریح با مردم در میان میگذاشت نه اینکه به گونهای تصمیمگیری و اجرا شود
که شائبه بیتوجهی به مردم و حتی تحقیر آنان، از آن برآید.
روحانی
خیلی راحت میتوانست و میتواند به مردم بگوید مجلس شورای اسلامی ما را
ملزم کرده است قیمتها را بالا ببریم و اگر نبریم توسط همین مجلس مواخذه
خواهیم شد.روحانی به سادگی میتواند بارها و بارها، میراث به جا مانده
اقتصادی از دولتهای قبلی را به مردم گوشزد کرده و بگوید برای ترمیم آن
خرابیها و سوءمدیریتها، دزدیها و فسادهای مالی کلان چارهای جز اتخاذ
برخی تصمیمهای الزامآور ندارد.
رئیسجمهور شاید نتوانسته در این
2ساله، کاری در جهت گشایش امور سیاسی و اجرایی و وعدههایی که داده بود از
جمله رفع حصر و... بکند و به دلیل بهروزمرگی افتادن عملا اجرای آنها نیز
شامل مرور زمان شده و به نوعی غیرقابل اجرا شدهاند، اما حداقل در حوزه
اقتصادی میتوانست و میتواند بسیار شفافتر با مردم سخن بگوید و بخش زیادی
از فضای منفی ایجاد شده علیه دولتش را خنثی نماید.
به نظر میرسد
رئیسجمهور نه تنها وعدههای سیاسی و امنیتی خود بلکه امور اقتصادی کشور را
نیز فدای موضوع پرونده هستهای کرده است غافل از اینکه اگر فرض کنیم،
مطالباتی چون رفع حصر و فضای باز سیاسی و... مطالبه و خواسته بخشهایی (و
نه همه) مردم است اما موضوعات و امور اقتصادی دغدغه و گرفتاری اکثریت
شهروندانی است که سالهاست در بدترین شرایط سخت اقتصادی و معیشتی زندگی
میکنند و به دلیل فضای سنگین امنیتی بر جامعه فرصت ابراز مخالفتها را نیز
ندارند.
به عنوان یک فعال رسانهای شاغل در یک سایت اصلاحطلب
حامی دولت به صراحت خطاب به رئیسجمهور و تیم همراهش گوشزد میکنم که نوع
برخورد اخیر با مردم، بسیار نامعقول، غیرمحترمانه بوده و اصلا با شعارهای
دوران تبلیغات در همراه داشتن مردم با دولت، سنخیت ندارد و از جنس عملکرد
دولت گذشته بود!
روحانی اگر تیم رسانهای مقتدری در کنار خود
میداشت لازم نبود دست به این مخفیسازیها آن هم در حوزه اقتصادی که به
راحتی میتوان خط و ربط و ریشههایش را در عملکرد دولتهای قبلی و یا دیگر
نهادها (همچون مصوبات مجلس شورای اسلامی) ارزیابی کرد، ندارد. چه میتوان
گفت که روحانی غافل از مدیریت ضعیف رسانهایاش، به روزمرگی افتاده و عملا
فضای عمومی جامعه را نیز به شدت علیه دولتش سنگین کرده است.