در
سال ۱۳۹۳، نظام بانکی ۱۵۰ هزار میلیارد تومان سود پرداخت میکند و
نمیتوان مطمئن بود که چنین درآمدی تحصیل شده است. فکر نمیکنم نظام بانکی
چنین درآمدی داشته باشد. این که از کجا این سودها را خواهد داد، نمیدانم.
با این معوقات سنگین، نظام بانکی چنین درآمدی نداشته است. پس، کاربرد واژه
«بحران» برای توصیف موقعیت جاری نظام بانکی، متاسفانه قرین واقعیت است.
عبده تبریزی: پرداخت وام میلیاردی به یک فرد بینام و نشان
ساعت 24- حسین عبده
تبریزی، مشاور مالی و مسکن وزیر راه و شهرسازی و رییس سابق بورس تهران
معتقد است «بسیاری از بانکها در پنج سال اخیر، ترازنامههای خود را آرایش
کردهاند» و باور دارد که «بانکها اخیرا به مشتریان ناشناس اعتبارات
دادهاند» و میگوید: «موردی را در بانکهای دولتی دارید که فردی
میلیاردها تومان تسهیلات گرفته اما نام و نشان او به درستی معلوم نیست.»
این
کارشناس ورزیده بازار پول و سرمایه معتقد است: «متاسفانه بانکها با
بینظمی بسیار، تسهیلات خود را توزیع کردهاند. از این نظر، امسال شاهد
خواهیم بود که با شفافتر شدن وضعیت برخی بانکها، آنها ناچار به تجدید
ساختار و ترمیم سرمایههای خود شوند و حتی دور از انتظار نیست اگر با
بانکهای دیگر ادغام شوند.»
وی در ادامه گفت: وضعیت جاری بدههای معوق
بانکها به ابعاد بحرانی نزدیک شده است. این شرایط حاصل انباشت مشکلات ۱۰
سال خیر است. در خردادماه سال ۱۳۸۴، وضع بانکهای ایرانی درخشان نبود، اما
به هیچ وجه قابل مقایسه با وضع جاری امروز آنها نیست. میگویند حجم تسهیلات
اعطایی شبکه بانکی تا پایان سال ۱۳۹۳ به ۳۲۴ هزار میلیارد تومان میرسد.
چقدر از این مبلغ، واقعا اعتبارات جدید (Fresh) است و چه میزان تمدید
اعتبارات گذشته و در واقع معوقه است. اگر پاسخ آن باشد که بخش اعظم این
اعتبارات تمدید اعتبارات قبلی است، آنگاه باور به نرخ ۱۵ درصد معقوه اعلام
شده دشوار خواهد بود.
پول تازه Fresh Money تزریقی به اقتصاد زیاد نیست.
پول بودن وجوهی که بانکه به عنوان «اعتبار» از آن یاد میکنند، خیلی کم
است، رقم قابل ملاحظهای از این اعتبار تمدید اعتبارات است. تکرار کنم که
بخش قابل ملاحظهای از این اعتبارات، تمدید تسهیلات قبلی است. پول جدیدی
نیست که در جریان فعالیت کسب و کار قرار بگیرد. وقتی مشتری با مراجعه به
بانک عنوان میکند توان پرداخت تسهیلات دریافتی را ندارد، بانک وام جدیدی
به مشتری پرداخت میکند تا از محل آن سود تسهیلات قبلی خود را وصول کند؛
یعنی به تمدید وام قبلی میپردازد. بدین ترتیب، میزان حجم پول بالا میرود،
اما در واقع پولی به جریان فعالیت کسب و کار راه نیافته است. تنها اتفاق
آن است که نظام بانکی سودی را شناسایی کرده است. اگر مشتری نتواند این
تسهیلات انباشته را پرداخت کند، نظام بانکی سود موهمی را شناسایی کرده است.
در
سال ۱۳۹۳، نظام بانکی ۱۵۰ هزار میلیارد تومان سود پرداخت میکند و
نمیتوان مطمئن بود که چنین درآمدی تحصیل شده است. فکر نمیکنم نظام بانکی
چنین درآمدی داشته باشد. این که از کجا این سودها را خواهد داد، نمیدانم.
با این معوقات سنگین، نظام بانکی چنین درآمدی نداشته است. پس، کاربرد واژه
«بحران» برای توصیف موقعیت جاری نظام بانکی، متاسفانه قرین واقعیت است.